سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درس و فراگیری دانش، مایه باروریشناخت است . [امام صادق علیه السلام]
انصارالمهدی عج زازران

از امام صادق علیه‏السلام سؤال شد که: «لم صارت المغرب ثلاث رکعات و اربعا بعدها لیس فیها تقصیر فى حضر و لا سفر؟»
چرا نماز مغرب سه رکعت است و نافله‏اش چهار رکعت که در سفر و حضر تقصیر در آن نیست؟ (1)
آن حضرت فرمود: «ان اللَّه عز و جل انزل على نبیه صلى اللَّه علیه و آله و سلم لکل صلاة رکعتین فى الحضر فاضاف الیها رسول‏اللَّه صلى اللَّه علیه و آله و سلم لکل صلاه رکعتین فى الحضر و قصر فیها فى السفر الا المغرب و الغداه فلما صلى المغرب بلغه مولد فاطمه علیهم‏السلام فاضاف الیها رکعه شکراللَّه عز و جل فلما ان ولد الحسن علیه‏السلام اضاف الیها رکعتین شکر اللَّه عز و جل فلما ان ولد الحسین علیه‏السلام اضاف الیها رکعتین شکر اللَّه عز و جل فقال للذکر مثل حظ الانثیین فترکها على حالها فى الحضر والسفر.» (2)
خداوند تبارک و تعالى همه‏ى نمازها را بر پیامبر صلى اللَّه علیه و آله و سلم به صورت دو رکعتى نازل کرد. رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم (به امر پروردگار) به همه‏ى نمازها به جز نماز مغرب و نماز صبح دو رکعت اضافه نمودند؛ که در حضر به صورت تمام و در سفر به طور قصر خوانده شوند.
هنگامى که رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم مشغول برپائى نماز مغرب بود. فاطمه علیهاالسلام به دنیا آمد رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم به شکرانه‏ى این نعمت (و به امر پروردگار) یک رکعت به نماز مغرب اضافه فرمودند. پس چون حسن علیه‏السلام به دنیا آمد، دو رکعت دیگر (به عنوان نافله) به آن سه رکعت اضافه نمودند و زمانى که حسین علیه‏السلام به دنیا آمد، به نافله‏ى مغرب دو رکعت دیگر اضافه فرموده و آن را شکرانه تولد آن حضرت قرار دادند.

  1- نماز مسافر را که از چهار رکعت به دو رکعت شکسته مى‏شود نماز قصر گفته و این عمل را تقصیر گویند.
2- من لا یحضر الفقیه، ج 1، ص 454. تهذیب، ج 2، ص 113. وسائل الشیعه، ج 4، ص 88. علل‏الشرایع، ص 324.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید49 91/1/14:: 10:18 عصر     |     () نظر

 

  هنگامى که فاطمه زهرا علیهاالسلام به دنیا آمد. فرشته وحى بر وجود مبارک رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم نازل گشت و از جانب پروردگار مهربان بر وى پیام آورد که «اللَّه یقرؤک السلام و یقرى مولودک السلام.»
خداوند تبارک و تعالى بر تو و فرزند نورسیده‏ات درود مى‏فرستد.
رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم با شنیدن خبر تولد فاطمه علیهاالسلام در مقابل پروردگار سر به سجده‏ى شکر گذارد؛ و خداى عزوجل را بر عطاى این نعمت مبارک و میمون سپاس گفت. پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم بسیار شادمان و خرسند بود. زیرا که پیش از این خداوند در سوره‏ى کوثر بشارت آمدن او را به وى داده بود. و نیز از فرشته‏ى وحى شنیده بود که: «أنها نسلة الطاهرة المیمونة و ان اللَّه تبارک و تعالى سیجعل نسلک منها و سیجعل من نسلها ائمة و یجعلهم خلفاءه فى ارضه بعد انقضاء وحیه.»
إنّ رکعة المغرب أضیفت لأجل میلاد فاطمة علیهاالسلام
317/ 1- العطّار، عن أبیه، عن أبی‏محمّد العلوی الدینوری بإسناده- رفع الحدیث- إلى الصادق علیه‏السلام قال: قلت له: لم صارت المغرب ثلاث رکعات و أربعاً بعدها لیس فیها تقصیر فی حضر و لا سفر؟
فقال: إنّ اللَّه عزّ و جلّ أنزل على نبیّه صلى الله علیه و آله و سلم لکلّ صلاة رکعتین فی الحضر، فأضاف إلیها رسول‏اللَّه صلى الله علیه و آله و سلم لکلّ صلاة رکعتین فی الحضر، و قصّر فیها فی السفر إلّا المغرب.
فلمّا صلّى المغرب بلغه مولد فاطمة علیهاالسلام، فأضاف إلیها رکعة شکراً للَّه عزّ و جلّ، فلمّا أن ولد الحسن علیه‏السلام أضاف إلیها رکعتین شکراً للَّه عزّ و جلّ، فلمّا أنّ ولد الحسین علیه‏السلام أضاف إلیها رکعتین شکراً للَّه عزّ و جلّ، فقال: (لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الاُنْثَیَیْنِ) (1) فترکها على حالها فی الحضر والسفر. (2) أقول: رواه فی «عوالم‏العلوم» عن «علل‏الشرائع». (3)

  1- النساء: 11.
2- البحار: 37/ 38 ح 8، و 79/ 262 ح 11، عن العلل.
3- العوالم: 11/ 46.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید49 91/1/14:: 10:17 عصر     |     () نظر

  دوران باردارى حضرت خدیجه سلام‏اللَّه‏علیه سپرى گشت، زمان وضع حمل فرارسید، حضرت خدیجه سلام‏اللَّه‏علیه براى زنان قریش پیام فرستاد تا بیایند و او را در امر وضع حمل کمک کرد و کارهاى مربوط به این برهه که مخصوص زنان است برعهده گیرند. اما زنان قریش پاسخ دادند که ما نخواهیم آمد، چرا که سخن ما را نشنیده انگاشتى و با محمد صلى اللَّه علیه و آله یتیم ابوطالب، پیمان زناشوئى بستى. خدیجه از این پاسخ رنجیده خاطر گشت، اما در یکى از همین روزها در حالى که او همچنان در بستر آرمیده بود، چهار زن گندمگون و بلندبالا مشاهده نمود که بر او وارد شدند. خدیجه که از دیدن آنان در هراس شده بود به تکاپو افتاد اما یکى از زنان او را آرام نمود و گفت: اى خدیجه! اندوهگین و هراسناک مباش، ما از جانب خدا به سویت آمده‏ایم و خواهران تو هستیم، من ساره همسر ابراهیم خلیلم و این آسیه همسر فرعون است و آن یکى مریم دختر عمران و چهارمین ما صفورا دختر شعیب است. در این هنگام چهار زن در چهار سوى خدیجه سلام‏اللَّه‏علیه قرار گرفتند و حضرت خدیجه سلام‏اللَّه‏علیه حمل خود را بر زمین نهاد و نورى از او ساطع گردید که شرق و غرب عالم پرتوافکن شد. نورى که به خانه‏هاى مکه راه یافت و همه را در حیرت فروبرد. پس از آن ده فرشته همراه با طشت و ابریقى مملو از آب کوثر از آسمان فرود آمدند. آن بانویى که در پیش روى خدیجه قرار داشت مولود را با آن آب شستشو داده و جامه که از شیر سفیدتر و از عنبر خوشبوتر بود بیرون آورد. با یکى تن مولود را پوشاند، و دیگرى را مقنعه‏ى او قرار داد آنگاه دست خود را بر لبان کودک نهاد و او را به سخن گفتن وادار نمود، فاطمه دهان گشود و چنین فرمود: اشهد ان لا اله اللَّه و اشهد ان محمد رسول‏اللَّه سیدالانبیاء و ان بعلى سیدالاوصیاء و ولدى سادة الاسباط.
آنگاه یکایک بانوان را سلام داده به نامشان خواند. آنها هم با رویى گشاده مولود فرخنده را مورد ملاطفت قرار دادند. حوریان بشارت تولد او را به آسمانها بردند. در آسمان از یمن قدوم او نورى پدیدار آمد و ساطع گردید که تا آن زمان سماواتیان چنین نورى را رؤیت ننموده بودند. بانوان خدیجه را شادباش گفته از میمنت و مبارکى و طهارت نسلش سخنها گفتند. خدیجه با سرورى زایدالوصف کودک را در آغوش کشید و با دنیایى امید و آرزو پستان در دهان او گذارد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید49 91/1/14:: 10:17 عصر     |     () نظر

در تاریخ تولد فاطمه علیهاالسلام در بین علماى اسلام اختلاف است. لکین در بین علماى امامیه مشهور است که آن حضرت در روز جمعه بیستم ماه جمادى الثانى سال پنجم بعثت تولد یافته است. (1)
مکان تولد حضرت زهرا (علیهاالسلام) در شهر مکه و در خانه خدیجه اتفاق افتاد. این خانه در محله‏اى است که در گذشته به آن «زقاق العطارین» یعنى کوچه عطارها مى‏گفتند. رسول خدا (صلى اللَّه علیه و آله) تا هنگام هجرت، در آن خانه ساکن بود. خانه مبارکى که بارها در آن فرشته وحى بر پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) نازل گردید. این خانه بعدها به صورت مسجد درآمد. (2)
و از آنجا که محل نزول وحى و بخشى از قرآن، زیستگاه پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) و مکان تولد حضرت زهرا (علیهاالسلام) بود، در نظر عموم مسلمین ارزش معنوى و قداستى خاص داشت. و از این رو بارها در طول تاریخ هم‏زمان با تعمیر و توسعه مسجد الحرام، نسبت به مرمت بناى آن اقدام کردند. (3)

  1- علماى امامیه و علماى عامه در سال ولادت حضرت فاطمه اختلاف دارند. اکثر علماى عامه تولد او را قبل از بعثت مى‏دانند. عبدالرحمن بن جوزى در کتاب تذکره‏ى الخواص ص 306 مى‏نویسد: تاریخ‏نگاران نوشته‏اند که فاطمه‏ى زهرا در سالى متولد شد که قریش به ساختن مسجدالحرام مشغول بودند. یعنى پنج سال قبل از بعثت.
محمد بن یوسف حنفى در کتاب «نظم دررالسمطین» ص 175 مى‏نویسد: فاطمه در سالى متولد شد که قریش مشغول ساختن کعبه بودند.
طبرى در ذخائرالعقبى ص 53 از قول عباس نقل مى‏کند که گفت: فاطمه در سالى متولد شد که قریش مغشول ساختن خانه‏ى کعبه بودند و در آن هنگام پیغمبر در سن سى و پنج سالگى بود.
ابوالفرج در کتاب مقاتل الطالبیین ص 30 مى‏نویسد: فاطمه قبل از بعثت در سالى که کعبه بنا مى‏شد به دنیا آمد. مجلسى در کتاب بحارالانوار ج 43 ص 213 مى‏نویسد: روزى عبداللَّه بن حسن بر هشام بن عبدالملک وارد شد در حالى که کلبى نیز در مجلس حضور داشت. هشام به عبداللَّه گفت: فاطمه چند سال عمر کرد؟ عبداللَّه در پاسخ گفت: سى سال. سپس همین سؤال را از کلبى نمود. او در جواب گفت: سى و پنج سال. هشام رو به عبداللَّه نمود و گفت: آیا سخن کلبى را شنیدى؟ اطلاعات کلبى در عالم انساب خوب است. عبداللَّه گفت: یا امیرالمؤمنین احوال مادر مرا از من باید پرسید و احوال مادر کلبى را از او.
اما اکثر علماى امامیه مانند ابن شهرآشوب در مناقب ج 3 ص 357، کلینى در اصول کافى ج 1 ص 458، مجلسى در بحارالانوار ج 43 ص 6 و حیات القلوب ج 2 ص 149، محدث قمى در منتهى الامال ج 1 ص 94، محمدتقى سپهر در ناسخ التواریخ ص 17، على بن عیسى در کشف‏الغمه ج 2 ص 75، طبرى در دلائل الامامة ص 10 فیض کاشانى در وافى ج 1 ص 173، این دانشمندان و گروه دیگرى نوشته‏اند که فاطمه پنج سال بعد از بعثت تولد یافت: مدرک آنان احادیث است که در این باره از ائمه صادر شده است. ابوبصیر روایت کرده که امام صادق علیه‏السلام فرمود: در بیستم ماه جمادى الثانى در هنگامى که پیغمبر چهل و پنج ساله بود به دنیا آمد. هشت سال با پدرش در مکه بود. و ده سال در مدینه با پدرش زندگى کرد. بعد از پدر بزرگوارش هفتاد و پنج روز زنده ماند و در روز سوم جمادى الثانى در سال یازدهم هجرى وفات نمود. (دلائل الامامة ص 10).
اما بر خوانندگان محترم مخفى نیست که وفات حضرت زهرا در سوم جمادى الثانى با داستان هفتاد و پنج روز زنده ماندن آن حضرت سازگار نیست و با نود پنج روز مناسب‏تر است. لذا بعید نیست که لفظ «تسعین» در روایت، با لفظ «سبعین» اشتباه شده باشد.
حبیب سجستانى مى‏گوید: از حضرت ابوجعفر علیه‏السلام شنیدم که مى‏فرمود: فاطمه دختر محمد، پنج سال بعد از بعثت رسول خدا تولد یافت و در هنگام وفات هیجده سال و هفتاد و پنج روز از عمر شریفش گذشته بود (اصول کافى ج 1 ص 457). در روایتى وارد شده که فاطمه در هنگام عروسى نه ساله بود.
سعید بن مسیب مى‏گوید به حضرت على بن الحسین عرض کردم: پیغمبر در چه سالى فاطمه را به على تزویج نمود؟ فرمود: یکسال بعد از هجرت، و در آن تاریخ فاطمه نه ساله بود (روضه کافى چاپ نجف سال 1385 هجرى ص 281).
در کتاب فرائد السمطین ج 1 ص 88 مى‏نویسد که ابابکر و عمر از پیامبر (ص) تقاضا کردند که با فاطمه ازدواج کنند در جواب فرمود: هنوز کوچک است. ولى وقتى على بن ابى‏طالب خواستگارى کرد مورد قبول قرار گرفت. این حکایت نیز با تولد بعد از بعثت سازگارتر است، زیرا اگر قبل از بعثت تولد یافته بود در آن زمان 18 ساله بود و دختر 18 ساله صغیر نیست.
از امثال این احادیث استفاده مى‏شود که تولد فاطمه بعد از بعثت رسول اکرم واقع شده است. صاحب کتاب کشف‏الغمة روایتى نقل کرده که در خود آن حدیث تناقضى وجود دارد: امام محمد باقر فرمود: فاطمه پنج سال بعد از بعثت به دنیا آمد، در همان سالى که قریش مشغول ساختن خانه‏ى کعبه بودند. و در هنگام وفات هیجده سال و هفتاد و پنج روز از عمر شریفش گذشته بود (کشف‏الغمة ج 2 ص 75).
چنان که ملاحظه مى‏فرمایید در خود این حدیث تناقض است. زیرا از یک طرف مى‏گوید: فاطمه پنج سال بعد از بعثت بدنیا آمد، و در هنگام وفات هیجده ساله بود. از طرف دیگر مى‏گوید: در هنگام تولد آن جناب، قریش مشغول ساختن خانه‏ى کعبه بودند. در صورتى که این دو مطلب قابل جمع نیستند زیرا خانه‏ى خدا پنج سال قبل از بعثت تجدید بنا شد نه بعد از بعثت. بهر حال باید در این حدیث اشتباهى رخ داده باشد. یا باید گفت کلمه‏ى «قبل البعثه» اشتباهاً به کلمه «بعد البعثه» تبدیل شده یا جمله «و قریش تبنى البیت» از طرف راوى اضافه شده است. کفعمى در مصباح مى‏نویسد: فاطمه در روز جمعه بیستم جمادى الثانى سال دوم بعثت به دنیا آمد (بحار ج 43 ص 9).
چنانکه ملاحظه فرمودید در بین علماى اسلام در مورد تاریخ تولد زهرا اختلاف شدیدى وجود دارد، اما چون اهل‏بیت تولد آن حضرت را پنج سال بعد از بعثت دانسته‏اند قولشان بر قول تاریخ‏نویسان عامه مقدم است. زیرا ائمه اطهار و اهل‏بیت پیغمبر و فرزندان زهرا، بهتر از دیگران از سن مادرشان خبر دارند.
ممکن است کسى بگوید که: خدیجه در سال دهم بعثت وفات نمود و در هنگام وفات شصت و پنج ساله بود. بنابراین، اگر فاطمه در سال پنجم بعثت تولد یافته باشد باید خدیجه در سن پنجاه و نه سالگى آبستن شده باشد. چگونه مى‏توان این مطلب را باور کرد؟!.
ما در پاسخ به این اشکال مى‏توانیم دو مطلب را بگوییم:
اولا: این موضوع مسلّم نیست که خدیجه در هنگام وفات شصت و پنج ساله باشد. بلکه بنابر قول ابن‏عباس باید سنش در موقع آبستن شدن به فاطمه، در حدود چهل و هشت سالگى باشد. زیرا ابن‏عباس مى‏گوید خدیجه در سن بیست و هشت سالگى با پیغمبر عروسى کرد (کشف الغمة ج 2 ص 139) و قول ابن‏عباس نیز بر سایرین تقدم دارد. زیرا خویشان پیغمبر بهتر از دیگران از وضع داخلى خودشان اطلاع دارند.
بنابراین روایت، خدیجه در هنگام بعثت رسول خدا، چهل و سه ساله بوده و در سال پنجم بعثت که سال تولد فاطمه است در حدود چهل هشت سال عمر داشته و آبستن شدن در این سنین غیر عادى نیست.
ثانیا: اگر قول ابن‏عباس را هم قبول نکنیم و بگوییم خدیجه در سن چهل سالگى ازدواج کرده و قاعدتا باید در سن پنجاه و نه سالگى آبستن شده باشد، باز هم امر محالى نیست زیرا فقها و دانشمندان نوشته‏اند که زنهاى قرشى تا سن شصت سالگى عادت مى‏شوند و آبستن شدن نیز برایشان امکان دارد. خدیجه هم از طائفه قریش و مشمول این قاعده است.
بعلاوه، درست است که آبستن شدن زن در این سنین نادرالوقوع است لکین در تاریخ نمونه‏هایى داشته و دارد: زنى به نام اکرم موسوى در «سرخون» بندرعباس دو قلو زایید.
این زن 65 سال دارد و شوهرش 74 ساله است... یک پزشک معروف به خبرنگار اطلاعات اظهار داشت به طورى که تاریخ پزشکى نشان مى‏دهد کم سن‏ترین زنى که حامله شده است فقط چهار سال و هفت ماه داشت و مسن‏ترین مادران جهان 67 ساله بوده است. (اطلاعات 28 بهمن 1351).
یک زن 66 ساله‏اى به نام شوشنا در اصفهان وضع حمل کرد و پسرى را به دنیا آورد. یحیى شوهر این زن به خبرنگار اطلاعات گفت: هشت فرزند دارم. چهار پسر و چهار دختر. بزرگترین فرزندم 50 ساله و کوچکترین آنها 25 ساله است. (اطلاعات 20 اردیبهشت 1351).
چه مانع دارد خدیجه نیز یکى از همین افراد کمیاب باشد؟.
در خاتمه لازم است بدین نکته توجه داشته باشید که اختلافى که در مورد تاریخ تولد فاطمه دیده مى‏شود، به سن شریفش هنگام ازدواج و وفات نیز سرایت مى‏کند. زیرا اگر تاریخ تولد را پنج سال قبل از بعثت بدانیم باید در هنگام ازدواج در حدود هیجده ساله باشد و در هنگام وفات، بیست و هشت ساله، اما اگر پنج سال بعد از بعثت متولد شده باشد، باید در هنگام عروسى در حدود نه ساله باشد و در هنگام وفات هیجده ساله.
2- کامل ابن‏اثیر ج 2 ص 40.
3- شفاءالغرام ج 1 ص 272- مراة الحرمین ج 1 ص 189/ 192.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید49 91/1/14:: 10:16 عصر     |     () نظر

  حضرت فاطمه زهرا سلام‏اللَّه‏علیه براى پدر و دیگر مردمان گلى بود که رایحه خوشش حیات‏آفرین دلها بود، و خداوند او را خیر کثیر نامید. پس جاى شگفتى نیست که او بار غم ابتر بودن را از چهره‏ى پدرش، حضرت محمد صلى اللَّه علیه و آله بزداید، چرا که فرزندان پسر پیامبر صلى اللَّه علیه و آله چندى نمى‏پایید که رخت برمى‏بستند و این خود بهانه‏اى به دست دشمنان پیامبر صلى اللَّه علیه و آله داده بود تا نغمه‏ساز این سخن شوند که بعد از محمد صلى اللَّه علیه و آله نامى از او نمى‏ماند.
«بسم الله الرحمن الرحیم، انا اعطیناک الکوثر، فصل لربک وانحر، ان شانئک هوالابتر»
به نام خداوند بخشنده و مهربان، ما کوثر به تو ارزانى داشتیم. پس پروردگار خود را به نماز گرامى دار و قربانى کن. همانا که بدخواه تو ابتر است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید49 91/1/14:: 10:15 عصر     |     () نظر

حضرت امام صادق علیه‏السلام فرمودند: چون حضرت خدیجه سلام‏اللَّه‏علیه با پیامبر صلى اللَّه علیه و آله ازدواج کرد، زنان قریش مکه، از حضرت خدیجه سلام‏اللَّه‏علیه دورى گرفتند و دیگر به منزل او رفت و آمد نمى‏کردند و مانع رفتن زنان دیگر هم مى‏شدند، حضرت خدیجه سلام‏اللَّه‏علیه در وحشت و تنهایى بسر مى‏بردند و دلخوشى ایشان فقط به رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله بود، تا به حضرت فاطمه سلام‏اللَّه‏علیه حامله شدند، حضرت فاطمه سلام‏اللَّه‏علیه با مادر در وحشت و تنهائى حدیث مى‏کرد، و در شکم تکلم مى‏نمود و مادر را امر به صبر و بردبارى و تحمل در تنهائى مى‏نمود به طورى که یک روز رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله وارد خانه شدند، دیدند حضرت خدیجه سلام‏اللَّه‏علیه با کسى سخن مى‏گوید فرمودند: خدیجه جان: با چه کسى تکلم مى‏کنى عرض کرد: با این فرزند که در شکم من است و انیس تنهایى و مونس دوره‏ى وحشت و شبهاى تاریک من است. پیامبر صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: اى خدیجه اکنون جبرئیل به من خبر داد که این فرزند دختر است و نسل طاهره‏ى میمونه‏ى سادات از رحم اوست. و او مادر ذریه من خواهد بود و ائمه دوازده‏گانه مسلمین که خلفاء و جانشینان حق در زمین هستند از نسل او خواهند بود و این ائمه پس از انقضاى وحى حجت خدا بر خلق مى‏باشند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید49 91/1/14:: 10:14 عصر     |     () نظر

 

  روزى رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم در «ابطح» نشسته بود، جبرئیل نازل شد و عرض کرد: خداوند بزرگ، بر تو سلام فرستاده و مى‏فرماید: چهل شبانه روز از خدیجه کناره‏گیرى کن و به عبادت و تهجد مشغول باش. پیغمبر اکرم بر طبق دستور خداوند حکیم، چهل روز به خانه‏ى خدیجه نرفت. و در آن مدت، شبها به نماز و عبادت مى‏پرداخت و روزها روزه‏دار بود.
توسط عمار براى خدیجه پیغام فرستاد که اى بانوى عزیز، کناره‏گیرى من از تو بدان جهت نیست که کدورتى داشته باشم، تو همچنان عزیز و گرامى هستى. بلکه در این کار از دستور پروردگار جهان اطاعت مى کنم، و خدا به مصالح آگاهتر است. اى خدیجه، تو بانوى بزرگوار هستى که خداوند، در هر روز چندین مرتبه به وجود تو بر فرشتگان خویش مباهات مى‏کند. شبها درب خانه را ببند و در بستر استراحت کن و منتظر دستور پروردگار عالم باش. من در این مدت در خانه‏ى فاطمه دختر اسد خواهم ماند.
خدیجه بر طبق دستور رسول خدا رفتار کرد و در آن مدت از مفارقت همسر محبوب خویش و اندوه تنهایى مى‏گریست.
چون چهل روز بدین منوال سپرى شد، فرشته‏ى خدا فرود آمد. غذائى از بهشت آورد و عرض کرد:
امشب از این غذاهاى بهشتى تناول کن.
رسول خدا با آن غذاهاى روحانى و بهشتى افطار کرد. هنگامیکه برخاست تا آماده‏ى نماز و عبادت شود، جبرئیل نازل شد و عرض کرد:
اى رسول گرامى خدا، امشب از نماز مستحبى بگذر و به سوى خانه‏ى خدیجه حرکت کن زیرا خدا اراده نموده که از صلب تو فرزند پاکیزه‏اى بیافریند.
پیغمبر اکرم با شتاب رهسپار خانه‏ى خدیجه شد.
خدیجه مى‏گوید: در آن شب طبق معمول، درب خانه را بسته و در بستر استراحت کرده بودم. ناگهان صداى کوبیدن در بلند شد. گفتم: کیست؟ که جز محمد (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) کسى سزاوار نیست درب این خانه را بکوبد. آهنگ دلنشین پیغمبر بگوشم رسید که فرمود: باز کن، محمد هستم. شتابان در را باز کردم. با روى گشاده وارد خانه شد. طولى نکشید که نور فاطمه علیهاالسلام از صلب پدر به رحم مادر وارد شد.
مطلب دیگر آنکه: اعتکاف چهل روزه حضرت در خانه فاطمه بنت اسد، و شب زنده‏دارى و روزه‏هاى مکرر و کناره‏گیرى از مردم و از همسر بزرگوارش خدیجه، شباهتى به دوران آغازین نزول وحى و روزهاى نخستین قبل از بعثت داشت آرى: در آن ایام آماده پذیرش تحفه الهى بود که بزودى منشا پیدایش امامت و ولایت مى‏شد بلکه او ریشه اصلى درخت نبوت بود، همانگونه که از حضرت باقر علیه‏السلام وارد شده است.(1)
مطلب دیگر آنکه حضرت سنت و روش همیشگى خود را در هنگام افطار ترک کرده و آن غذا را به خود اختصاص داده و دیگران را از ورود به آن خانه منع کرد.
نکته دیگر آنکه: سنت خود را در تطهیر و وضو گرفتن به هنگام ورود به خانه و آماده شدن براى نماز قبل از خوابیدن ترک کرد که این رها کردن سنت جاریه دلالت بر اهمیت آن موضوع دارد.

  1- طریحى، مجمع‏البحرین، ماده شجر.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید49 91/1/14:: 10:13 عصر     |     () نظر

 

  در ضمن حدیث معراج آمده است که خداوند فرمود: اى محمد، من، تو و على و فاطمه و حسن و حسین و امامان از فرزندان حسین را از نور خودم آفریدم و ولایت شما را بر اهل آسمانها و زمین عرضه کردم، هرکس آن را پذیرفت در نزد من از مؤمنین به حساب آمد و هرکس آن را منکر شد، در نزد من از گمراهان (از ستمگران. خ- ل) محسوب شد، اى محمد! اگر بنده‏اى از بندگان من آن قدر مرا بپرستد و عبادت کند که از کار افتد و از لاغرى و ناتوانى بسان مشک خشکیده و فرسوده‏اى شود و بعد به هنگام ورود بر من منکر ولایت شما باشد او را نخواهم آمرزید تا اینکه اقرار به ولایت شما نماید.
اى محمد، آیا دوست دارى آنان را ببینى؟ گفتم: آرى، پروردگارا! فرمود: نگاه کن، من به طرف راست عرش نگریستم، و اسم خود را دیدم و اسم على و فاطمه و حسن و حسین و على و محمد و جعفر و موسى و على و محمد و على و حسن را و اسم مهدى را در وسط آن به گونه‏اى دیدم که گویا ستاره‏اى درخشان است فرمود: اى محمد! اینان حجت‏هاى من بر آفریدگانم مى‏باشند و این آن کسى است که از فرزندان تو، به شمشیر قیام مى‏کند و از دشمنانم انتقام مى‏گیرد. (1)

  1- تأویل الایات 1/ 98.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید49 91/1/14:: 10:9 عصر     |     () نظر

 

  وقتى اسامى پنج تن مقدس را جبرئیل براى حضرت آدم قرائت کرد، جبرئیل گفت: یا آدم، این نامها را بخاطر بسپار که بعدها یقیناً به آنها نیازمند مى‏شوى، و آن اسماء مشکل‏گشاى تو خواهند بود. بعد از آنکه حضرت آدم مرتکب آن ترک اولى شد و در نتیجه بر زمین فرود آمد، بعد از 300 سال اشک ریختن (به یاد آن نامهاى مقدس افتاد) و با آن اسماء مبارک دعائى ترتیب داد و به پیشگاه خداى متعال چنین معروض داشت:
پروردگارا به حق محمد، على، فاطمه، حسن و حسین، یا محمود، یا اعلى، و یا محسن، یا فاطر از خطاى من درگذر و توبه مرا قبول فرما. در آن هنگام از جانب خداى تعالى خطاب آمد که یا آدم اگر (در آن حال دعا) درخواست مى‏کردى که گناهان همه‏ى فرزندانت را بیامرزم هر آینه همه‏ى آنان را مى‏بخشیدم».


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید49 91/1/14:: 10:9 عصر     |     () نظر

تصویر حضرت زهرا (س)در بهشت

  «آدم و حوا در کنار هم نشسته بودند که جبرئیل به نزدشان آمد و آنان را همراه خود به داخل قصرى از طلا برد، در آنجا تختى از یاقوت قرمز بود و بالاى آن تخت قبه‏اى بود نورافشان، و در میان آن قبه چهره‏اى غرقه در نور، که تاجى بر سر نهاده و دو گوشوار از لؤلؤ در گوشش، و گردن‏بندى از نور بر گردنش آویخته بود. هر دو از نورانیت حیرت‏انگیز آن تمثال در شگفت شدند به حدى که حضرت آدم زیبائى همسرش حوا را فراموش نمود (زیرا شاهد یک زیبائى بى‏سابقه و حسن بى‏نظیرى بود)، لذا روى به جبرئیل کرد و پرسید این صورت کیست؟ جبرئیل گفت: این فاطمه است، و آن تاجش احمدنما، گردن‏بندش حیدرنما و دو گوشوارش نشانگر حسن و حسین اوست. آنگاه حضرت آدم سر خویش را به سوى قبه نور بلند کرد، و در آنجا این پنج اسم را با خط نور نوشته دید: من محمودم و این محمد است، من اعلى هستم و این على است، من فاطرم و این فاطمه است، من محسنم و این حسن است، و احسان از من است و این حسین است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید49 91/1/14:: 10:7 عصر     |     () نظر
   1   2      >